نیایش

آری آغاز دوست داشتن است

نیایش

آری آغاز دوست داشتن است

با تو می مونم واسه همیشه

من برات ترانه میگم  

                 تا بدونی که باهاتم   

                           تو خود دلیل بودنم  

            بی تو شب سحر نمیشه  

                میمیرم بی تو  

من عشقت رو به همه دنیا نمیدم  

                   حتی  یادت رو  

به کوه و دریا نمی دم 

        با تو میمونم واسه همیشه

                         اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم   

                   واست میمیرم

                                جواب دنیا رو میدم  

با تو می مونم واسه همیشه 

 فکر کنم لازم شد که این توضیح رو به این پست اضافه کنم . وقتی این شعرو نوشتم احساسی رو داشتم که نتونستم تو قالب نوشته های خودم بیانش کنم . این بود که این ترانه رو که  سون باند خونده اینجا نوشتم . تو این چند روز خیلی از دوستان خوبم با چند علامت سوال ازم پرسیدن که این ترانه برای منه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

باید بگم که نه عزیزان این ترانه برای من نیست و فقط به خاظر علاقه ی زیادی که به این ترانه داشتم این قسمتش رو اینجا نوشتم . همین  

آری آغاز دوست داشتن است

نظرات 21 + ارسال نظر
تک پر!!! چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:45 ق.ظ http://ba-ham-vali-tanhaa.blogfa.com

سلام پرنیان جان....به جز این ترانه بقیه مال خودته؟؟؟؟:)
وبلاگ قشنگی داری.....خیلی از نوشته هاتو خوندمممممم
خوشحال مسشم بببینمت توی وبم (گل)

سلام تک پر عزیز بله به جز این ترانه و یکی دوتای دیگه که الان یادم نیست اسمشون بقیه برای خودمه گاهی وقتا ادم اختیاج داره حرفی رو بزنه که نمیشه تو واژه های خودش خودش پیداشون کنه و به سراغ واژه های گفته شده از طرف یکی دیگه میره . ممنونم از اینکه به من سر زدی . بابت حضورت و محبتت ممنونم .
میام حتما بهت سر میزنم عزیز.
بازم به من سر بزن .
همیشه شاد باشی

کامیار چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:03 ب.ظ http://www.sartr1980.blogfa.com

سلام
خوبین؟
از توی کلوب یافتمتان و از گروپ اسفندیها
خواهمتان خواند زین پس

سلام کامیار عزیز. خوش اومدی .
بازم به من سر بزن .
همیشه شاد باشی

jouliet پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.mnovin7.persianblog.ir

سلام دوست خوبم...
حتما می دونی که اگر سایت و یا وبلاگ پر بازدیدی داری، می تونی از طریق اون تجارت هم بکنی و درامد بالای اینترنتی داشته باشی... هم از طریق سایت های ایرانی و هم خارجی.. :)
دوست داشتی به بلاگ من سری بزن و به چند تا بنر مختلف، از چند سایت مختلف که مربوط به این مسئله در بالای صفحه وبلاگم گذاشتم یه نگاهی بنداز،، ضرر نمی کنی.. :)
راستی، مطلبی هم در همین زمینه در باره 1 سایت خارجی گذاشتم...

مایل به تبادل لینک هستید؟؟؟؟؟
موفق باشید. :)

سلام
ممنون از پیشنهادت دوست عزیز
همیشه شادباشی

مهراب پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:47 ق.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

پرنیان حالت خوبه دختر


متشکرم که به من سر زدی شما لطف دار ین و درست

میفرماید

من فکر میکنم در این روزگار انسانها در تنها مکانی که خود

واقعی را نشان میدهند دنیایی مجازی اینترنت است چرا که

در اینجا تنهایامون دلتنگیهامون ترسهامون و همه ی عشق

خود را به انسان بودن به نمایش گذاشته ایم

بدونه اینکه از تمام قضاوتها ترسی داشته باشم

و این سرشت واقعی تمام انسانها میباشد پاک و کودک وار


شاد شاد باشی

راستی این چند روزه با هم بحثی را ه ننداختیم

آماده هستی برای یه مطلب جدید

دست رسی به اون وب هم برام سخته میخوام بیارم تو

بلاگ اسکای نظرت چی

سلام مهراب جان خوبی . خواهش میکنم عزیز.
اره منم با این نظرت موافقم برعکس تمام اون کسانی که میگن ادمای دنیای مجازی خود واقعی شون نیستن و یه جورایی یه نقاب رو چهرشون میکشن و میان اینجا من معتقدم اکثریتشون اون طوری هستن که تو میگی اون عده ای هم که ادمای ریاکاری هستن و دنبال فریب دادن اینو اون هستن حتی بیرون از اینترنت هم ضمیر خرابی دارن پس به نظر من نباید این همه اتفاقات ناجور رو که تو روزنامه ها میخونیم به اینتر نتو این چیزا ربط داد همونطور که گفتم تمام پیشرفتهای بشری برای اینه که ما جنبه و ظرفیت خودمون رو محک بزنیم
اوکی من همیشه برای بحث حاضرم با اینکه ادم کم حرفی هستم اما وقتی بخوام برای چیزی که فکر میکنم درسته بحث کنم و ایدمو بگم تا اخرش میرم و حرفمو میزنم البته جسارتا میگم اینو این حس در مورد همه هستش حتی نزدیکترین افراد زندگیم
عالی میشه اگه اینکارو بکنی . به نظرم سرویس دهیشون یکم ضعیفه عالی میشه اگه بیای تو بلاگ اسکای راستش من مدتیه اصلا نمیتونم حتی به دوستای بلاگفاییم سر بزنم مجبورم برم کافی نت .
منتظرم زودتر وبلاگتو تو بلاگ اسکای ببینم .
خوب بحث سر چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عمران میری پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:54 ب.ظ

سلام
من همونم که شما اطلعاتشو دادید خوشحال می شم شمارو هم بشناسم

سلام عمران جان خوبی لطفا ایمیلتو برام بگذار تا برات میل بزنم .

مهراب پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:20 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

من هم مثل شما دیگران از دستم کلافه شدن همیشه حرفی

برای گفتن در مورد دغدغه های انها ندارم اما برای مطالبی که

خودم دارم و هیچ گوش شنوای نیست و مرا دیوانه میخوانند

بگذر یم

اما در مورد بحثی که قول داده بودی

گاهی در فلسفه انسان را حیوان ناطق مینامند البته

(من مخالفم ) واین در بین مردم جا افتاده که انسان موجودی

کامل است که باز هم من مخالفم به نظر شما انسان حیوانی

تکامل یافته است و حیوانات دیگر تکامل نیافته اند چرا

و اگر انسان تکامل یافته از چه روی میتوانیم موضوع را

به اثبات برسانیم

سلام مهراب جان .
راستش من در کل با این جمله مخالفم وقتی بگی حیوان ناطق اینو میدونیم که حیوان از بدو تولدش چیزایی رو به صورت اکتسابی بلده و تمام زندگیش به همون صورت میگذره اگر بخوای به یه حیوان چیزی یاد بدی تنهاو تنها با تکرار مداومه که اون حالت تو ذهنش جا خوش میکنه اما وقتی انسان متولد میشه تا کسی حمایتش نکنه محاله بتونه زندگی کنه بعدشم که بزرگ میشه میتونیم بگیم اگر تربیت نشه هیچ چیز نمیدونه تربیت انسان شاید با تکرار خیلی چیزا راه بیفته اما در نهایت اموزشی که ما ادما میبینم در ذهنمون تبدیل به ایده نظر و کلا نگرش زندگی میشه نمی دونم متوجه منظورم شدی یعنی این طور نیست که ما بدون اینکه بدونیم چرا باید دست به اتیش بزنیم دستمون رو طرفش نمیبریم ما یاد میگیریم که اتیش داغ یاد میگیریم که چاقو تیزه اما یه حیوان هیچ وقت دلیل این که نباید این کارو بکنه و یا چرا باید بکنه رو نمیفهمه و اشتیاقی هم برای یاد گرفتنش نداره خوب اینه که منو با این قضیه مخالف میکنه اما در مورد تکامل انسان باید بگم من همیشه معتقدم نیرویی که در وجود ما هست فقط و فقط اراده ی خدا در مقابلش سره اراده ی انسان قوی ترین چیزیه که در وجودشه و هر چیزی که بخواد میتونه با تکیه بر اراده ی خودش انجام بده یادمه یه مطلبی تو وبت خونده بودم فکر کنم اره وب خودت بود میگفت به ضمیر ناخوداگا هتون نگید من مریض نیستم بگید من سالمم من از این مطلب خیلی خوشم اومد میخوام بگم که اگر انسان اراده کنه و چیزی رو به ضمیر ناخوداگاهش بده که دلش میخواد محاله اون کار و اتفاق نیفته و باز میگم مگر اینکه خدا نخواد فرق انسان و حیوان هم در همون مدل یادگیریشون و زندگی هست که میکنن . خوب من اطلاعات تا همین جا بود یعنی چیزی بود که گاهی بهشون فکر میکنم و خوب فکر میکنم تکامل انسان از اونجاییکه ما حالا به جای زندگی تو غار تو خونه های شیک و خوشگل زندگی میکنیم یا خیلی چیزای دیگه اینا همش تکامل انسانو نسبت به حیوان ثابت نمیکنه ؟؟؟؟؟؟ فکر کن اگه حیوانات اینجور تکامل پیدا میکردن چی میشد . البته چند روز پیش جایی یه مطلبی میخوندم یادم نیست در مورد کدوم حیوون بود ولی نوشته بود که این حیوونا نسبت به نسلای قبلترشون خیلی باهوش تر هستند و یه جورایی پیشرفت داشتن . خوب اینم از تکامل حیوانات !!!!!!!!

مهراب جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

پس شما میفر ماید هم انسان هم حیوان یه جورای تکامل

یافته هستن اما منظور من دقیقآ چیز دیگه ای بود

شما یه شیر رو در نظر بیار شاید که از نظر هوشی نسبت به

اجدادش پیشرفت داشته است که بر میگردد به شرایط

جوی کمی غذا و تغیراطی که در طبیعت به وجود میاد

که باز هم خود طبیعت بهش یاد میده من فکر میکنم که حیوانات

تکامل دارند و یک شیر همیشه یک شیر است چرا که همان زندگی سالهای گذشته خود و نسل قبل خود را دارا میباشد

در همان شرایط زندگی میکند و چیزی که تغیر کرده همان بود که خدمت شما عرض کردم


ولی چرا انسان تکامل یافته است وچرا

شاد شاد باشی


غریزه رو یاد آوری میکنم در مورد حیوان

خوب تکامل انسان اول به نظرم به خاطر همون تفاوتهایی بوده که با حیوان داشته حیوان به قول خودت همیشه در همون شرایط وده و هست اما ادما . اینکه ادما درک میکنن به چیزایی نیاز دارن و در پی براورده کردن نیازشون هستن باعث میشه که به تکامل برسن ببین وقتی برای اولین بار یکی دستش شکست کسی نمیدونست چیکار باید بکنه این اتفاق بارها افتاد و اونی که اسیب دیده بود یا همون طور دستش جوش خورد یا کلی درد کشید همین نیاز بود که ادما رو به فکر این انداخت که دست شکسته شده باید جراحی بشه و جوش بخوره یا بریدگی های عمیق باید بخیه بخوره یا انتواع و اقسام واکسن ها که باعث به وجود اومدنشون وجود بیماریها بود ادما به خاطر قدرت ادراکی که خدا بهشون داده و اوانها رو از حیوان متمایز کرده تونستن پیشرفت بکنند قدرت ادراک چیزیه که در حیوان هم هست اما به اندازه ای که یه زندگی حیوانی داشته باشه .
دیگه گمون نکنم چیزی بالاتر از قدرت تفکری که خدا به انسان داده و همون باعث شده که از ابتدا افرینش که حتی حرف زدن بلد نبوده به امروز برسه که انواع و اقسام زبانها و خطها وجود داره فرق ببن انسان و حیوان رو نشون بده

دریا جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.daryaa.blogsky.com

سلام من اومدم.

تو چی؟؟؟ نمیای؟؟؟!!!

آخه آپ کردم... خواستی بیا... منتظرم

------------------------------------
به شب وصلت جانا دیوانه شدم
به شمع رویت جانا پروانه شدم...
------------------------------------

موفق باشی.

سلام دریا جان خوبی
حتما میام عزیزم
شاد باشی

سمیه(برای تو می سرایم) جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:15 ب.ظ http://setarevato.persianblog.ir

سلام پرنیان عزیز... چقد خوب کردی که اومدی پیشم ... منم خیلی خوشحال میشم بیشتر ببینمت... منو لطفا با همین نام(برای تو می سرایم)لینکم کند.

سلام سمیه جان خوبی خیلی خوشحالم کردی که بهم سر زدی خانومی . شما رو با اسمی که گفتی لینک کردم . از اشنایی به شما خیلی خوشحالم . راستی امیدوارم در جشنواره موفق باشی و به اونجایی که ارزوته برسی.
بازم به من سر بزن
همیشه شاد باشی

مهراب جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:20 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

اما شما به کلمه ی غریزه خوب توجه کن

و دقیقآ اون مثلی که شما گفتین ثابت میکنه که انسان تکامل

نیافته است من به خداوند کاملآ اعتقاد دارم اشتباه نشود

و میدانم که این کامل نبودن انسان هم دلایلی دارد(نظر خودم)


اما سوال اصلی من این بود که چطور میتوانیم به اثبات برسانیم


حیوانات کامل هستند و این انسان است که تکامل نیافته است

شما توجه کن اگر همان حیوان دستش بشکند یا از بین میرود

یا اینکه دوام میاورد و با همان دست شکسته و کج راه میرود

چون تکامل یافته است و چیزی بیشتر از آن نمیداند ونمیتواند

بداند اما انسان چون چیزی را نمیداند چه خواهد کرد

تجربه یا درس گرفتن از گذشته که همان تجربه از نوع دیگرش

است واین همان معنی را خواهد داد چرا که خود بشر

اعتراف کرده است که از تمام قدرت فکر استفاده نمیکنیم

حال نظر شما چیست ؟

سلام
ببین به نظر من غریزه چیزیه که هم در حیوان وجود داره هم در انسان حالا غریزه حیوان یه چیز فطریه ولی غریزه ی انسانها یه چیزی که پرورش پیدا میکنه من معتقدم حیوان جایی برا تکامل نداره یه حدو ظریفیتی از ابتدای افرینشش داشته و در همون حد میدونه و قرنهاست همونطور زندگی میکنه اما انسانها نه اول حتی حرف زدن هم بلد نبودن و با تکیه بر قدرت عقلی که با اون افریده شدن و خودشون یاد گرفتن که اونو به کار بندازن تکامل پیدا کردن اما کامل نشدن تکامل یه جور روند طبیعیه اما کامل شدن یعنی تموم شد این اخرین حدشه به نظر من اصلا چنین چیز برای این دنیا وجود نداره اون قدر چیز برای فهمیدن و یاد گرفتن و کشف و اختراع کردن هست که نمیشه گفت کامل شدیم ما فقط داریم تکامل پیدا میکنمی مثل یه پازل به هم ریخته داریم جمع میشیم بعدش هم همونطور که گفتم به نظرم نیاز باعث شده که انسانها تکامل پیدا کنن نیاز اولویت اولیه که باعث به کار افتادن قدرت فکر شد . یه روز یه داستانی شنیدم اسنانهای اولیه که هوز حرف زدن بلد نبودن نمیتونستن با هم ارتباط برقرار کنن دو تا برادر توی یه قار زندگی میکردن یکی از برادرا هر روز صبح که بیدار میشد تا بلند می شدو می ایستاد سرش مخورد به طاق غار برادر دیگه هر بار که میخواست بهش بگه مواظب باش نمیتونست چون اونا بلد نبودن حرف بزنن و همدیگرو با خبر کنن تا اینکه بالاخره یه یروز که باز برادرا میخواست بایسته برادر دیگه یه سری کلمه های گنگ به کار میبره که بعد ها معنیش میشه مراقب باش این میخوام بگم که احیتاج و نیاز باعث مثلا اختراع زبان شد . یعنی همون تکامل تدریجی اما ما تا کامل شدن خیلی فاصله داریم .

مهراب شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:34 ق.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

درسته که غریزه در حیوان و انسان وجود داره و هر کدام به

نوعی از آن استفاده میکنند حیوان به صورت کاملآ غریزی زندگی


میکند. و انسان نه پس شما نظرتون این است که موجوداتی که


به شکل غریزی زندگی میکنند به تکامل رسیده اند وهر چیزی

که تکامل یافت شکل زندگی آن تمام شد منظور شما این بود


شما به جوابهای قبلی خود رجوع کن و تناقضهای حرفها رو

ببین (البته که این بحث ادامه خواهد داشت اگه شما بخواین

اگه ازین بحث خوشتون نمیاد یه چیز دیگه انتخاب کن و به من

خبر بده )

سلام
نه اصلا شما متوجه نشدی من چی گفتما
من میکک حیوان با غریزه متولد میشه و با همون زندگی میکنه و همون جور میمیره و این نهایت حیوانه نهایت تکاملش دیگه جایی برای کامل شدن نداره چون حیوانه قدرت ادراک نداره شعور نداره و... انسان نه شاید غزیزه ای باشه اما نه به اون اندازه ای که در حیوانه بلکه در انسان بیشتر از اینکه غریزه باشه شعرو فکر و قدرت فهمیدنه و این طی سالها باعث تکامل انسان شده و حالا امروز اینجا اما تا کامل شدن راه زیادی مونده گفتم که کامل شدن با تکامل فرق داره به نظرم تکامل یه روند تدریجی مثل یه رود در جریان داره اما وقتی می گیم کامل شده یعنی دیگه تمومشد دیگه همه چیزو میدونه چیزی برای درست شدن و تکمیل کردن وجود نداره در صورتی که تکامل یعنی حالا فعلا در جریانه متوجه شدی چی میگم
میگم ما ادما داریم فعلا روند تکامل رو طی میکنیم و تا کمال شدن خیلی راه مونده
از اول همینو گفتنم تناقصی وجود نداره
وای بله لطفا از این بحث بریم بیرون دیگه از بس این چند روز این جمله ها رو نوشتم کمکم دارم شکل کلمه تکامل میشم
نمیدونم فقط هر چیز به جز این بحثای فلسفی من کلا هیچ وقت از فلسفه خوشم نمی موید
بعدشم داری سفسطه میکینی ها

مهراب شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

نه من سفسطه نمیکنم فلسفه یعنی همین یعنی درد یعنی

رنج و هیچ افتخاری نیست که کسی بگه من رنجورم

نه اون تناقضی که شما فکر میکنی یک بار دیگه سوال و جوابها رو بخون معلوم میشه دیگه

پس همون شد انسان کامل نیست و تکامل نیافته است

و حیوان کامل است و تکامل دارد

نظر من اینه

حالا خودت یه بحث انتخاب کن و به وب من هم سر بزن ناقلا

ببین من چون دوست دارم هر دو نفرمون توی نوشتن روون باشیم و این نوشتنها و بحث ها به ما کمک میکنه تا بنویسیم

مهم این نیست که جواب همه سوالها رو داشته باشیم مهم اینه که بنویسیم و بنویسیم


موفق و شاد باشی

سلام
اما نظر من اینه میگم حیوان محدوده یعنی خدا یه زندگی محدودی رو براش تعیین کرده که قرنهاست با همون زندگی محدود داره سر میکنه این معنیش کامل بودن حیوان رو نمیرسونه معنی نداشتن قدرت ادراک و پایین تر بودن اون از مقام انسان رو میرسونه
اما انسان نه نامحدوده یعنی کمال مطلق برای هیچ انسانی وجود نداره هر چقدر هم پیش بره باز چیزی وجود داره که نمیدونه و باید کشفش کنه و این قرنها ادامه داره و خواهد داشت پس کمای مطلق فقط خداست حیوان محدوده وانسان مدام داره روند تکامل رو طی میکنه تا .........
نظر من اینه
نمیدونم هر بحثی به جز مسایل فلسفی به خدا من درس فلسفه رو با زحمت پاس کردم
بله با این بنویسیم و بنویسیم موافقم .

مهراب شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:30 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

شما نمیزاری که بحث رو عوض کنم

حیوان محدوده یعنی خدا یه زندگی محدودی رو براش تعیین کرده یعنی چی تکامل با محدودیت فرق میکنه ببین تو این بحث ها حرف خدا رو نباید وسط بیاریم خدا خواسته که چی


ما به عنوان شعور کامل در مورد آفریده های خدا داریم حرف میزنیم بله شما درست میگین خدا خواسته که این جور باشن

پیشنهاد میکنم کمی در مورد

بسم الله رحمن الر حیم

و

بانم خداوند جان وخرد

بحث کنیم

قرآن کر یم و ابتدای شعرهای فردوسی


اگه موافقی به من خبر بده

میدونم که شما هم فردا میگین این دیونه کیه گفتم که برای نوشتن و نوشتن


موفق و شاد باشین

البته در مورد اون بحث قبلی من جوابی نگرفتم که قانع بشم

اگه من معلم فلسه بودم به شما 10میدادم


سلام
من دیگه چیزی نمگیم که ادامه پیدا نکنه خوبه؟
اوکی با وجود اینکه از فلسفه متنفر بودم ولی نمرم خیلی بهتر بود همیشه عیبی نداره
ببینم من ترجیح میدم بحث رو ببریم تو وبلاگ شما گمون کنم اونجا بهتر باشه اخه اینجا یه وبلاگ ترانه ست اما وبلاگ شما بیشتر به این موضاعات ربط داره موافقی؟
بعدشم قرار بود در مورد چیزایی فلسفی بحث نکنیم که این موضوعاتی که گفتی بازم یه جورایی میره تو خط فلسفه و منطق و ...
فردا میام به وبت و یه پیشنهاد میدم

مهراب شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:06 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

موافقم

مردی که شبیه هیچ کس نبود شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:10 ب.ظ http://dodle.blogsky.com

سلام

به این وب هم سر بزن اگه وقت کردی من شما رو لینک کردم

از زیوس خارج شدم اینجا دم دستمونه

سلام
حتما . اینجوری خیلی بهتر شد .

ماندانا ابری یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:57 ب.ظ http://www.manii.pesianblog.ir

درود

پرنیان جان

از لطفت و نوشته هات ممنونم ، فعلا که وضع اینجوریه ... ولی برای انسجام بیشتر ترانه سرایان بهت پیشنهاد می کنم تو ؛ بنیاد نرانه ؛ ... عضو بشی لینکش رو تو پست اخرم گذاشتم و توضیحات کامل رو تو وبلاگش بخون

و اینکه :
این ترانه مال شماست ؟ ... ترانه ی پر احساسیه ولی ...

و ممنونم بابت لینک . اگر می شه با اسم و فامیل لینکم کن ... من هم لینک شما رو در وبلاگم اضافه کردم .

شاد و موفق باشید .

سلام ماندانای عزیز .
ممنون از حضورت و محبتت . حتما به پیشنهادت عمل میکنم .
در مورد این ترانه باید بگم نه عزیزم من این ترانه رو خیلی خیلی دوست دارم به همین خاطر اینو تو لحظه ای که احساس درونی خودم خیلی بهش نزردیک بود و داشتم بهش گوش میکردم تو یه لحظه تصمیم گرفتم که این قسمتش رو اینجا بنویسم و خوب ای کاش از همون اول مینوشتم که این ترانه برای من نیست قبل از شما چند دوست دیگه هم با چند علامت سوال از من اینو پرسیدن گمون کنم باید یه توضیح در انتهاش بنویسم که یه وقت خدایی نکرده سوء تفاهم برای کسی پیش نیاد .
شما رو با اسمی که خواستی لینک میکنم عزیزم . بازم از حضورت تشکر میکنم .
دوباره بهمن سر بزن ماندانا جان . منتظر نظراتت در مورد ترانه هام هستم .
همیشه شاد باشی

مهراب یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

سلام

پیشنهاد بحثمون چی شد

مردی که شبیه هیچ کس نیست یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:09 ب.ظ http://dodle.blogsky.com

سلام

متشکرمیشم اگه با همین نام برام پیام بزاری


در مورد نوشته ها لطفآ نظر بده ولی با چشم منتقد

موفق و شاد باشی

سلام
با کدوم اسم ؟
به نظر من نوشته های احساسی قشنگند ولی چشم اینبار جدی تر نظرمو میگم
همیشه شاد باشی

گلناز گلزاری دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ق.ظ http://goligolzari.persianblog.ir

سلام خوبی نازنینم؟ گفتم اینهمه می یای و محبت می کنی بیام کمی جبران شرمندگی کنم که البته نمی شه....منم این ترانه و حسشو دوست دارم از کارای خودت بیشتر بذاری خوشحالتر می شم خیلی با احساس و مهربونی و مهربون می نویسی این خیلی مهمه سعی کن این احساس رو همینطوری بکر و مقدس نگداری و رشدش بدی روزای خوبی در پیش داری مطمئنم

سلام گلناز جان خوبی عزیزم ؟ ممنونم از این همه محبتت خلنومی خیلی لطف داری . حتما به توصیه هات عمل میکنم گلناز جان از راهنماییهات ممنونم . شما هم خیلی مهربون و دوست داشتنی هستی .
همیشه شاد باشی

پروین دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:17 ق.ظ

سلااااااااااااااام

سلام پروین جان خوبی ؟ ممنون از اینکه بهم سر زدی عزیزم.
همیشه شاد باشی

مردی که شبیه هیچ کس نیست دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:51 ب.ظ http://dodle.blogsky.com

سلام دوست من

کجای شما دختر



سلام . همینجام دیروز خیلی شلوغ بودم ولی به وبت سر زدم کامنت هم برات گذاشتم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد