جلوی اشکاتو نگیر
بذار بباره غصه هات
دلم فدای ماتم
نشسته توی گریه هات
نذار که غصه بشکنه
حرمت عشقو تو چشات
اشک بریز عزیز من
گریه رفیقه باغمات
تو ململ اشکای تو
تصویر چشمای اونه
اون غرورش دلتو
بدجوری آتیش میزنه
نگو میخوای که بعد از ین
عشقشو از دل برونی
من میدونم تو تا ابد
به یادش عاشق می مونی
حتی اگه دل سنگیشو
با دونه اشکات نشکونی
جلوی اشکاتو نگیر
بذار بباره اون چشات
اشک بریز عزیز من
گریه رفیقه با غمات
آری آغاز دوست داشتن است
سلام امیدوارم که حالت خوب باشه
وبلاگ خوبی داری
مثل اینکه شما فقط تو قالب ترانه شعر می گید به هر حال شاعرید
سلام .
خوش اومدی منون از حضورت و محبتت
بله من فقط در قالب ترانه شعر میگم اما گاهی متنهای ادبی و رمان هم مینویسم .
بازم به من سر بزن
همیشه شاد باشی